-
شک
چهارشنبه 10 خردادماه سال 1391 19:48
هیزم شکن صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده. شک کرد که همسایه اش آن را دزدیده باشد. برای همین تمام روز او را زیر نظر گرفت. متوجه شد همسایه اش در دزدی مهارت دارد. مثل یک دزد راه می رود. مثل دزدی که می خواهد چیزی را پنهان کند پچ پچ می کند. آن قدر از شکش مطمئن شد که تصمیم گرفت به خانه برگردد لباسش را عوض کند و...
-
از یک دختربچه بدجوری کتک خوردم!
جمعه 5 خردادماه سال 1391 14:17
امروز سر چهار راه کـتـک بـدی از یـک دختـر بچـه ی هفـت سـالـه خـوردم ! اگه دل به درددلم بدین قضیه دستگیرتون میشه ... پشت چراغ قرمز تو ماشین داشتم با تلفن حرف میزدم و برای طرفم شاخ و شونه می کشیدم که نابودت می کنم ! به زمینو زمان می کوبمت تا بفهمی با کی در افتادی! زور ندیدی که اینجوری پول مردم رو بالا می کشی و... خلاصه...
-
متن وصیتنامه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
جمعه 5 خردادماه سال 1391 14:14
بسم الله الرحمن الرحیم هذا ما اوصت به فاطمة(سلام الله علیها) بنت رسول الله(صلی الله علیه و آله)اوصت و هی تشهد أن لا إله إلا الله و أن محمد(صلی الله علیه و آله) عبده و رسوله و ان الجنة حق و النار حق و ان الساعة آتیة لاریب فیها و ان الله یبعث من فی القبور یا علی! انا فاطمة(سلام الله علیها) بنت محمد(صلی الله علیه و آله)...
-
تقدیم به امام هادی (ع)
جمعه 5 خردادماه سال 1391 14:04
فتاده مرغ دلم ز آشیان در این وادی که هر کجا رود افتد به دام صیادی به دانهای دُّر یکدانه میدهد برباد نه گوش هوش و نه چشم بصیر نقّادی چنان اسیر هوا و هوس شدم که نپرس نه حال نغمه سرایی نه طبع وقّادی دلا دل از همه برگیر و خلوتی بپذیر مدار از همه عالم امید امدادی مگر ز قبله حاجات و کعبه مقصود ملاذ(1) حاضر و بادی(2)علیّ...
-
شهادت امام هادی (ع)
جمعه 5 خردادماه سال 1391 14:01
شهادت امام علی النقی الهادی علیه السلام در سال ۲۵۴ ه.ق را محضر آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و همه مسلمانان جهان تسلیت عرض مینمایم.
-
پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند:
یکشنبه 10 اردیبهشتماه سال 1391 22:56
کسی که حاجت درمانده ای را به بزرگی رساند،روز رستاخیز خداوند پاهای وی را بر صـــراط استوار می سازد. نهج الفصاحه - حدیث شریفه 21
-
پدر...
چهارشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1391 00:04
پدر،آن تیشه که برخاک تو زد دست اجل تیشه ای بود که شد باعث ویرانـی من یوسفت نام نهادند و به گـرگت دادنـد مرگ، گرگ توشد، ای یوسف کنعانی من مه گردون ادب بودی و در خاک شدی خاک، زندان توگشت، ای مه زندانی من از نـدانستن مـن، دزد قضـا آگه بود چو تو را برد، بخندید به نادانـی من آنکه در زیر زمین، داد سر و سامانـت کاش میخورد غم...
-
به بهانه سالگروز فوت پدرم
چهارشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1391 00:02
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 شب بودوماه واختر و شمع ومن وخیال خواب از سرم به نغمه مرغی پریده بود در گوشه اتاق فرو رفته در سکوت رویای عمر رفته مرا پیش دیده بود درعالم خیال به چشم آمدم پدر کز رنج چون کمان قد سروش خمیده بود موی سیاه او شده بود اندکی سپید گویی سپیده از افق شب دمیده بود یاد آمدم که...
-
یا فاطمه (س)
سهشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1391 23:46
-
CHRISTINA AGUILERA – Hurt lyrics
یکشنبه 27 فروردینماه سال 1391 23:07
Seems like it was yesterday when I saw your face انگار همین دیروز بود که چهرت رو دیدم You told me how proud you were but I walked away به من گفتی که چقدر شجاع بودی ولی من بی تفاوت بودم If only I knew what I know today… اگه اون موقع چیزهایی که الان میدونم رو می دونستم... …I would hold you in my arms ...تو را در آغوش می...
-
خدایا...
یکشنبه 27 فروردینماه سال 1391 22:57
خدایا... بفهمانم که بی تو چه می شوم اما نشانم نده... خدایا هم بفهمان و هم نشانم بده که با تو چه خواهم شد دکتر شریعتی
-
ای خدا . . .
جمعه 19 اسفندماه سال 1390 00:34
ای خدا Windows دل را باز کن یک Print از رحمتت آغاز کن Option غم را خدایا On مکن فایل اشکم را خدایا Run مکن نام تو Password درهای بهشت آدرست Email ت سایت سرنوشت ای خدا حرف دلم با کی زنم Help میخواهم که F1 می زنم Refresh این دل به الطاف تو است Save انعامش در این ماه نو است با Clear کردن ذهن از گناه ما به تو آوردیم عذر...
-
زندگی. . .
جمعه 19 اسفندماه سال 1390 00:25
خوبی بادبادک اینه که میدونه زندگیش به نخ بنده. . . اما بازم تو هوا می رقصه و می خنده . . .
-
آرام . . .
جمعه 19 اسفندماه سال 1390 00:22
ماهیان از تلاطم دریا به خدا شکایت بردند... و چون دریا آرام شد خود را اسیر تور صیادان یافتند... تلاطم های زندگی حکمتی از سوی خداوند است... پس...از خدا بخواهیم دلمان آرام باشد نه دریای دور و برمان...
-
تو . . .
جمعه 19 اسفندماه سال 1390 00:13
تو در من آتشی هستی که خاموشت نخواهم کرد به گلزاران گلی هستی فراموشت نخواهم کرد قسم بر جامه ی پاکی که از عشقت بجان دارم که تا جان در بدن دارم فراموشت نخواهم کرد.
-
تصویر دلتنگی ۲
یکشنبه 2 بهمنماه سال 1390 18:45
-
تصویر دلتنگی ۱
یکشنبه 2 بهمنماه سال 1390 18:35
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 2 بهمنماه سال 1390 17:44
خیال دلکش پرواز در طراوت ابر به خواب می ماند. پرنده در قفس خویش خواب می بیند. پرنده در قفس خویش به رنگ و روغن تصویر باغ می نگرد . پرنده می داند که باد بی نفس است و باغ تصویری است . پرنده در قفس خویش خواب می بیند . هوشنگ ابتهاج
-
یه حرفایی
یکشنبه 2 بهمنماه سال 1390 17:22
یه حرفایی هست که نمیدونی به کی باید بگی. یه حرفایی هست که نمیدونی چجوری باید بگی. یه حرفایی هست که نمیدونی چرا باید بگی. یه حرفایی هست که نمیتونی به کسی بگی. یه حرفایی هست که نمیتونی نه به کسی بگی نه تو دلت نگهشون داری. هرحرفی رو نمیشه به هرکسی گفت. هرکسی هم نمیشینه هر حرفی رو گوش کنه. هرحرفی هم اصولا قابل گفتن نیست!...
-
آهای
یکشنبه 2 بهمنماه سال 1390 17:17
آنقدر مرا سرد کرد، از خودش.. از عشق.. که حالا به جای دلبستن یخ بسته ام، آهای!! روی احساسم پا نگذارید.. لیز میخورید!!! برگرفته از http://sherlook.blogsky.com
-
بی وفایی
یکشنبه 2 بهمنماه سال 1390 17:06
زشت ترین بی وفایی فاش کردن راز است. امام علی (ع)
-
استجابت دعا
یکشنبه 2 بهمنماه سال 1390 17:02
هرگاه صبر به بی قراری تبدیل شد دعا مستجاب می شود پیامبر اسلام (ص)
-
ضرب المثل «باد آورده»
یکشنبه 2 بهمنماه سال 1390 01:03
در زمان سلطنت خسرو پرویز بین ایران و روم جنگ شد و در این جنگ ایرانیها پیروز شدند و قسطنطنیه که پایتخت روم بود به محاصره ی ارتش ایران در آمد و سقوط آن نزدیک شد . مردم رم فردی را به نام هرقل به پادشاهی برگزیدند. هرقل چون پایتخت را در خطر می دید، دستور داد که خزائن جواهرت روم را در چهار کشتی بزرگ نهادند تا از راه دریا به...
-
یه اشتباه
یکشنبه 2 بهمنماه سال 1390 01:00
جانی کوچولو با پدر و مادر و خواهرش سالی برای دیدن پدربزرگ و مادربزرگ رفته بودن به مزرعه. مادربزرگ یه تیرکمون به جانی داد تا باهاش بازی کنه. موقع بازی جانی به اشتباه یه تیر به سمت اردک خونگی مادربزرگش پرت کرد که به سرش خورد و اونو کشت جانی وحشت زده شد...لاشه رو برداشت و برد پشت هیزمها قایم کرد. وقتی سرشو بلند کرد دید...
-
قفس کوچک
یکشنبه 2 بهمنماه سال 1390 00:58
هر لحظه حرفی در ما زاده می شود هر لحظه دردی سر برمی دارد و هر لحظه نیازی از اعماق مجهول روح پنهان و رنجور ما جوش می کند اینها بر سینه می ریزند و راه فراری نمی یابند مگر این قفس کوچک استخوانی گنجایشش چه اندازه است؟ ؛ زنده یاد دکتر شریعتی؛
-
رئیس خانواده شما کیست ؟
یکشنبه 2 بهمنماه سال 1390 00:54
این مقاله یادداشتی است برای بانوانی که مایلند همسران مدیر و مقتدری داشته باشند.یا آن دسته از بانوانی که در مرحله ی انتخاب یک الگوی شایسته برای نوع مدیریت زندگی هستند. شاید خاله ی شما معتقد باشد ، زن موفق زنی است که شوهرش مثل موم در دست او نرم باشد ،لذا راهکارهای مختلفی هم برای رسیدن به این هدف به شما یاد بدهد.و شاید...
-
گرگ مکار و شتر
یکشنبه 2 بهمنماه سال 1390 00:43
آورده اند که گرگی و شتری خانه یکی شدند و قرار گذاشتند که از آن پس جدایی از میان برداشته شود و دو خانواده ، یکی بشمار رود و مابین کودکان آنها هم تفاوتی نباشد. روزی شتر برای تلاش معاش به صحرا رفت. گرگ یکی از بچه های او را خورد و در گوشه ای خزید. چون سروکله ی شتر از دور پیدا شد ، گرگ پیش دوید و گفت : ای برادر بیا که یکی...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 2 بهمنماه سال 1390 00:20
آسمونی که پرنده نداشته باشه دیواری که در نداشته باشه اتاقی که پنجره نداشته باشه شبی که ستاره ش به چشم نیاد روزی که آفتابش رفته باشه طرف مهتابی همه رو رها کن وحرف اصلی گوش برای شنیدن احتیاج داره آدمی که ... بی خیال حوصله کجا بود. ؛ امیر عباس مهندس؛
-
کوی تو
پنجشنبه 29 دیماه سال 1390 22:29
در پای کوی تو سر ما می توان برید نتوان برید از سر کوی تو پای مار را
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 29 دیماه سال 1390 22:05
موسم انار باد و رنگ بارون گهگاه بوی کاهگل وشکل جور واجور ابرا مدرسه و درس... یه نفر به صدا در اومد که همه اینها درست حرف آخرتو بزن واین همون چیزیه که من می ترسم و همه ازش خبر دارن... : امیر عباس مهندس :