دلتنگی ها ...
دلتنگی ها ...

دلتنگی ها ...

یار.......................

جز با تو دل را عاشق فردی نکردم           

با هیچکس غیر از تو همدردی نکردم

 باچهره گرم و بهارین تو ای گل

 چون سیلی باد خزان سردی نکردم

 کنج اتاق شعر با یادت نشستم

در کوچه‌های هرزه ولگردی نکردم

گفتی به ناز و عشوه مارا بوسه ای کن

لب را جلو یک لحظه آوردی نکردم

 با آنکه آزردی دلم را و شکستی

 آن بی وفائیها که می‌کردی نکردم

 تندی نمودی و جفا کردی و رفتی

 بی‌معرفت من با تو نامردی نکردم

...

وقتی خدا در دلهای شکسته جای دارد چرا بر دستان کسی که دلم راشکست بوسه نزنم؟؟