همه لحظه ها غریبن
بوی دلتنگی و میدن
تو میخوای ازم جداشی
اینو چشمای تو میگن
اینو چشمای تو میگن
که دیگه دوستم نداری
واسه احساس کی امروز
بیشتر از من بیقراری
—–
من نمی خوام کسی جز توپرشه عطرش توی خونه
نمی خوام هیشکی بجز منتوی قلب تو بمونه
اما چشمات اینو میگن که دلت یه جایی گیره
باشه عشقم برو حتی اگه این نفس بگیره
—–
دل تو یه روزی عاشقم بود و
عشق من تو قلب تو یه جایی داشت
چی شد اونی که تموم عمر شو
بی بهونه پای عشق من میزاشت
تو برام میمردی من خوب یادمه
نمیشد ازم یه لحظه دور بشی
حالا که می خوای بری بهم بگو
اون همه حس و گذاشتی پای کی
—–
من نمی خوام کسی جز توپرشه عطرش توی خونه
نمی خوام هیشکی بجز منتوی قلب تو بمونه
اما چشمات اینو میگن که دلت یه جایی گیره
باشه عشقم برو حتی اگه این نفس بگیره
شب شد و نور چشات مهتابو برده ز یاد
خنده ی چشمهای تو غمهامو داده به باد
جادوی چشمای تو واسه من باده ناب
قصه خواستن تو قصه تشنه و آب
خنده چشم تو … جادوی چشم تو … قصه ی تشنه و آب
بدون عشق تو … جادوی چشم تو … زندگیم همه سراب
جادوی چشم تو شده این قلب دیوونم
من که محبتو تو چشمای تو می خونم
به یک نگاه ناز تو فدا کنم جونم
خنده چشم تو … جادوی چشم تو … قصه تشنه و آب
بدون عشق تو … جادوی چشم تو … زندگیم همه سراب
وای… وای از اون جادوی چشات
وای… وای از اون جادوی نگات
جادوی چشم تو شده این قلب دیوونم
من که محبتو تو چشمای تو میخونم
به یک نگاه ناز تو فدا کنم جونم
خنده چشم تو … جادوی چشم تو … قصه تشنه و آب
بدون عشق تو … جادوی چشم تو … زندگیم همه سراب
…وای… وای از اون جادوی نگات
…وای… وای از اون جادوی چشات
…وای….. از اون نگات
یکی بود یکی نبود عشق بود و نفرت نبود
خالی اگر سفره ها عشق تو دلا جاری بود
شب همه ماه بود و نور دلا همه سنگ صبور
سفره ی شام بهانه ای واسه شادی و سرور
ساده گی کو ؟ عشق کجاس ؟!
سفره ی ما ای دوست بی ریاس …
ساده اگر سفرمون عدات ما اون زمون
بوسه به دست پدر شکر خدا بر زبون
سفره ی دل وا کنیم غصه رو پیدا کنیم
عشق و صفا جای اون توی دلا جا کنیم
ساده گی کو … ؟!
یه روزی می گفتم میشه با تو بود
میشه بی خجالت بهت فکر
میشه اسم کوچیکت وساده گفت
میشه قدم زد کنارت به عنوان مرد
تو هر چی ازم دور تر میشدی
من انگار بیشتر عاشقت میشدم
تو این عشق وجدان تو راحته
من این کار و کردم خودم با خودم
خدایــــــــا یکی توی گریه بهت رو زده
سپرده دوتامون و دست شما
خدایــــــــا مگه میشه امسال با بغض تحویل شه
یه کاری کن خوب شه حال ما
نه چیزی به جز سوال من و می گرفت
نه بی تو قلب نوزاد بود همه سال و با درد تو سوختم
مگه میشه بی غرق تو شاد بود
نموندی عذابم.و کمتر کنی
نرفتی که با رفتنت خو کنم
گناهم چیه این شب سال نو
باید عطر جا موندت و بو کنم
خدایــــــــا یکی توی گریه بهت رو زده
سپرده دوتامون و دست شما
خدایــــــــا مگه میشه امسال با بغض تحویل شه
یه کاری کن خوب شه حال ما
یکی هر چی داشت و به طوفان سپرد
یکی آبروش و سر هیچ برد
یکی با حوس هر چی بود و شکست
یکی هم نشست و فقط قصه خورد
دروغ شدن واسشون مثل حرف راست
نمی دونن این جاده بی انتهاست
دیگه یادشون رفته کی هستن و
نمی دونن این اشتباه از کجاست
نمی دونن این اشتباه از کجاست
از ماست که بر ماست گم شدیم و پیداست
این نفرت و اندوه از سردی دل هاست
از ماست که بر ماست این عشقق بی معناست
اگه تلخی مجنون شیرینیه لیلاست
از ماست که بر ماست ، از ماست که بر ماست
یکی با یه احساس دیونه رفت
یکی هم مسیرش و وارونه رفت
عجب حسرتی شد برای همه
چه روزای خوبی از این خونه رفت
نشستیم و گفتیم خاست.خداست
ولی این بهانست حقیقت کجاست
به جای خود فریبی که تقدیر بود
حقیقت همینه که تقصیر ماست
حقیقت همینه که تقصیر ماست
از ماست که بر ماست گم شدیم و پیداست
این نفرت و اندوه از سردی دل هاست
از ماست که بر ماست این عشق بی معناست
اگه تلخی مجنون شیرینیه لیلاست
از ماست که بر ماست ، از ماست که بر ماست
قبل از تو هیچکی تو دلم،حتی یکم ارزش نداشت
اومدنت به زندگیم، جایی واسه غصه نذاشت
نگاه توم بهم انگیزه میده
خدا تورو واسه من آفریده
عجیب با تو اینقد رو به راهم
چقد با داشتنت بی اشتباهم
هرچی از من میخوای بخواه،اما نخواه ترکت کنم
حیلی خیلی سخت برام بد شی باهام،حتی یکم
نمیتونم حتی یه بار به چشمای تو شک کنم
میخوام تا جایی که میشه به عشقمون کمک کنم
چی واسه من بهتر از این که دارمت پیش خودم
حس میکنم کنار تو آدم بهتری شدم
من براى تنها نبودن...
آدمهاى زیادى دورو برم دارم!!!
آن چیزى که ندارم،
کسى براى"با هم بودن"است...
"محمود دولت آبادی"