ای سرو ناز گوشه ی صحرا چه می کنی؟
بی کس و غریب، یکه و تنها چه می کنی؟
باغت کجاست؟ آب روان کو؟ شکوفه کو؟
اینک کنار صخره ی سما چه می کنی؟
بعد از نوای بلبل و غوغای فاخته…
با نعره های بوم بد آوا چه می کنی؟
بالیده ای مدام به گلزار و سبزه زار…
زانو زده به خاک، تو اینجا چه می کنی؟
در انتظار نم نم باران نشسته ای…