سنگ قبر آرزو

آسمان چشم او آینه کیست

آن که چون آینه با من روبرو بود

درد و نفرین درد و نفرین بر سفر باد

سرنوشت این جدایی دست او بود

آه

گریه مکن که سرنوشت

گر مرا از تو جدا کرد

عاقبت دلهای ما را

با غم هم آشنا کرد

چهره اش آینه کیست

آنکه با من روبرو بود

درد و نفرین بر سفر

این گناه از دست او بود

ای شکسته خاطر من

روزگارت شادمان باد

ای درخت پرگل من

نو بهارت ارغوان باد

ای دلت خورشید خندان

سینه تاریک من

سنگ قبر آرزو بود

آنچه کردی با دل من

قصهُ سنگ و سبو بود

من گلی پژمرده بودم

گر تو را صد رنگ و بو بود

ای دلت خورشید خندان

سینه تاریک من

سنگ قبر آرزو بود

 

نظرات 3 + ارسال نظر
صورتی چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:21 ق.ظ

خیلی این شعرو دوست داشتم!فک میکنم قبلا به عنوان ی ترانه شنیده بودمش..اما نه کامل!
ممنون که این شعرو گذاشتین..
خیلی قشنگه!!

سلام
خیلی ممنونم که بهم سر میزنی و نظر میذاری
از اینکه مطالبم مورد توجه تون قرار میگیره بسیار خوشحالم

موفق و شـــــا د باشــــی

رضا پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:07 ق.ظ http://www.imagesalbum.blogsky.com


سلام
وبلاگ زیبایی داری امیدوارم موفق باشی
من هم تازگیا یه وبلاگ باز کردم
خوشحال میشم یه سر بزنی و نظرتو بگی
البته اگه دوست داشتی میتونیم تبادل لینک کنیم.

سلام
ممنونم که بهم سرزدی.بازم بهم سربزن.لینکت کردم

[ بدون نام ] جمعه 21 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:13 ب.ظ

ممنون. شما هم همینطور...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد