دلتنگی ها ...
دلتنگی ها ...

دلتنگی ها ...

پچ پچ باران

پچ ِ پچ ِ باران را می شنوی؟


عاشقانه هایش را برای تو فرستاده ست!


گاه در کوچه می رقصد و پای کوبی می کند!


گاه شیشه ی ِ پنجره ی ِ اتاقت را می نوازد


 و برای قدم زدن، می خواندت


برخیز و خویش را از غمی که تا مرگ ِ احساس می بردت، رها ساز


خیس شو در بارانی که روحت را طراوات می دهد


باران، همه بهانه است


موهبتی ست از سوی ِ خدا


گاه، خدا نیز بهانه می کند


و  مست می شود


برای بارش ِبوسه هایش


و تا آغوش بکشد تو را


از همه ی ِ آن لرزه گناهانی که سبب ِ اندوهت می شوند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد