دلتنگی ها ...
دلتنگی ها ...

دلتنگی ها ...

غزل شماره ۲۰ سنایی

ای ز عشقت روح را آزارها
بر در تو عشق را بازارها
ای ز شکر منت دیدار تو
دیده بر گردن دل بارها
فتنه را در عالم آشوب و شور
با سر زلفین تو اسرارها
عاشقان در خدمت زلف تواند
از کمر بر ساخته زنارها
نیستم با درد عشقت لحظه‌ای
خالی از غمها و از تیمارها
بر امید روی چون گلبرگ تو
می‌نهم جان را و دل را خارها
تا سنایی بر حدیث چرب تست
غره چون کفتار بر گفتارها
دارد از باد هوس آبی بروی
با خیال خاک کویت کارها
 

نظرات 1 + ارسال نظر
آرتا یکشنبه 1 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 04:16 ب.ظ http://arta1990.blogfa.com

سلام دوست عزیز
از اینجا می گذشتم که وب قشنگتون رو دیدم.
موقع خوندن آدم حیفش میاد بقیه اش رو نخونه
امیدوارم همیشه موفق و سر زنده وسرحال باشن.
قدم روی چشممون بذارین خوشحال میشیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد