دلی که از بی کسی غمگین است
هر کسی را می تواند تحمل کند
هیچ کس بد نیست
دلی که در بی اویی مانده است
برق هر نگاهی جانش را می خراشد
لبخندها زهرآگین،
دهان ها حفره وقیح آزار دهنده،
تسلیت ها خفقان آور
لذت ها دروغ هایی فریبنده
زیبایی ها حیله های اغفال ،
افق ها حصار های عبوس زندان،
درختان که هر یک قامت دشنامی ،
ابرها هر پاره سایه ی نفرینی،
مهتاب سرد و آفتاب رسوایی،
و روز، برص گرفته ی وقیحی که او را
بر سر کوچه و بازار بیگانگان می گردانند،
و شب ، گرگ آدم خواری که در پناه دردمندش
او را می جوید تا فرو بلعد،
و طبیعت نه دیگر هیچستانی سرد و گنگ،
که دوزخی در گرفته از حریق و دریایی مواج ار آتش های عذاب...
که هر چهره ای، نگاهی ، طرح اندامی ، طنینی، رنگی
در نگاههای او فریاد می کشد که او کیست؟
زنده یاد دکتر شریعتی
دکتر شریعتی عااااااااااااااااالیه