دلتنگی ها ...
دلتنگی ها ...

دلتنگی ها ...

روز پدر مبارک

چون پناه دوران کودکی


آرامش دوران جوانی


اعنبار دوران پیری


روزت مبارک مرد اسطوره ای زندگی


روزت مبارک پدر


روز پدر


ولادت مولی الموحدین ، امیر مومنان حضرت علی علیه السلام  و روز پدر بر همگان مبارک




http://s5.picofile.com/file/8123048576/ali_a_.jpg

متن ترانه خداحافظ اندی

اگر زندگیم شد سراپا حدیثت     ترحم نمی خوام تو چشمای خیست

نو وعشق خوبت اگر قسمتم نیست       به زانو نیفتم که این خصلتم نیست

♫♫♫

نمیخوام تو چشمام بخونی احساسم

نمیخوام ببینی که در التماسم

اگر عاشق هستم هنوز که هنوزه

نمیخوام دل تو واسه من بسوزه

خداحافظ ای عشق خداحافظ ای گل

واسه دل شکستن نداری تحمل

خدا حافظ ای عشق برو به سلامت     مثه من به غصه نداری تو عادت

♫♫♫

من از تو نمیخوام دلیل و بهونه     گناهی نداری همینه زمونه

تو نیستی به قلبم جوابی بدهکار     منم که اسیرم تو نیستی گرفتار

♫♫♫

برو موندنت رو به اصرار نمی خوام

نه هرگز من عشقو به اجبار نمی خوام

هنوزم عزیزم دلت نازنینه

دیگه نیستی عاشق حقیقت همینه

خداحافظ ای عشق خداحافظ ای گل

واسه دل شکستن نداری تحمل

خدا حافظ ای عشق برو به سلامت     مثه من به غصه نداری تو عادت

♫♫♫

برو موندنت رو به اصرار نمی خوام

نه هرگز من عشقو به اجبار نمی خوام

هنوزم عزیزم دلت نازنینه

دیگه نیستی عاشق حقیقت همینه

خداحافظ ای عشق خداحافظ ای گل

واسه دل شکستن نداری تحمل

خدا حافظ ای عشق برو به سلامت     مثه من به غصه نداری تو عادت

♫♫♫

خداحافظ ای عشق خداحافظ ای گل

واسه دل شکستن نداری تحمل

 

متن ترانه حسرت اندی

هوای خونه غمگینه صدایی جز سکوتم نیست

نبودنت حس تلخیه که توی لحظه هام جاریست

چرا این قصه ی شیرین جدایی شد سرانجامش

چرا کابوس تنهایی نشسته بر سر راهش

اگه از حسرت عشقت،گره افتاده در کارم

بدون معنیش فقط اینه

هنوز خیلی دوست دارم

اسیرم در غم عشقت ،سراسر تیره و تارم

همینه عشق و احساسم میدونی که دوست دارم

♫♫♫

یه روزی دل به من دادی،حالا میگی دلت سیره

کسی چیزی رو می بخشه که اونو پس نمی گیره

منم عاشق تب دارت یه عمریه دوست دارم

دلم پیش دلت گیره ، یه جورایی گرفتارم

اگه از حسرت عشقت،گره افتاده در کارم

بدون معنیش فقط اینه

هنوز خیلی دوست دارم

اسیرم در غم عشقت ،سراسر تیره و تارم

همینه عشق و احساسم میدونی که دوست دارم

منو این درد تنهایی شاید حسرت سزاوارم

نمیگم بی گناه بودم ولی هنوز گرفتارم

شکستم از غم دوریت ، تو قلبم تیره و تارم

همینه عشق و احساسم تا ابد دوست دارم

 

جواب نامه ات

سلام ای تنها بهونه واسه ی نفس کشیدن

هنوزم پر می کشه دل برای به تو رسیدن
واسه ی جواب نامت می دونم که خیلی دیره
بذا به حساب غربت نکنه دلت بگیره
عزیزم بگو ببینمکه چه رنگه روزگارت
خیلی دوست دارم تو مهتاب بشینم یه شب کنارت
سر تو مهربونی بذاری به روی شونم
تو فقط واسم دعا کن آخه دنبال بهونم
حالم رو اگه بپرسی خوبه تعریفی نداره
چون بلاتکلیفه عاشق آخه تکلیفی نداره
نکنه ازم برنجی تشنه ام تشنه ی بارون
چه قدر از دریا ما دوریم بیگناهیم هر دو تامون
بد جوری به هم می ریزه من و گاهی اتفاقی
تو اگه نباشی از من نمی مونه چیزی باقی
می دونی که دست من نیست بازیای سرنوشته
رو قشنگا خط کشیده زشتا رو برام نوشته
باز که ابری شد نگاهت بغضتم واسم عزیزه
اما اشکات رو نگه دار نذار اینجوری بریزه
من هنوز چیزی نگفتم که تو طاقتت تموم شد
باقیش و بگم می بینی گریه هات کلی حروم شد
حال من خیلی عجیبه دوست دارم پیشم بشینی
من نگاهت بکنم تو تو چشام عشق رو ببینی
یادته من و تو داشتیم ساده زندگی می کردیم
از همین چشمه ی شفاف رفع تشنگی می کردیم
یه دفه یه مهمون اومد عقلم رو یه جوری دزدید
دل تو به روش نیاورد از همون دقیقه فهمید
اولش فکر نمی کردم که دلم رو برده باشه
یا دلم گول چشای روشنش رو خورده باشه
اما نه گذشت و دیدم دل من دیوونه تر شد
به تو گفتم و دلت از قصه ی من با خبر شد
اولش گفتم یه حسه یا یه احترام ساده
اما بعد دیدم که عشقه آخه اندازش زیاده
تو بازم طاقت آوردی مث پونه ها تو پاییز
سرنوشت تو سفیده ماجرای من غم انگیزه
بد جوری دیوونتم من فکر نکن این اعترافه
همیشه نبودن تو کرده این دل و کلافه
می دونم فرقی نداره واست عاشق بودن من
می دونم واست یکی شد بودن و نبودن من
می دونم دوسم نداری مث روزای گذشته
من خودم خوندم تو چشمات یه کسی این رو نوشته
اما روح من یه دریاست پره از موج و تلاطم
ساحلش تویی و موجاش خنجرای حرف مردم
آخ چه لذتی داره ناز چشماتو کشیدن
رفتن یه راه دشوار واسه هرگز نرسیدن
من که آسمون نبودم اما عشق تو یه ماهه
سرزنش نکن دلم رو به خدا اون بی گناهه
تو که چشمای قشنگت خونه ی صد تا ستاره س
تو که لبخند طلاییت واسه من عمر دوباره س
بیا و مثل گذشته جز به من به همه شک کن
من بدون تو می میرم بیا و بهم کمک کن

 


                                                  شعر :  مریم حیدرزاده

سخته

خیلی سخته چیزی رو که تا دیشب بود یادگاری

 صبح بلند شی و ببینی که دیگه دوسش نداری

خیلی سخته که نباشه هیچ جایی برای آشتی

بی وفا شه اون کسی که جونتو واسش گذاشتی

خیلی سخته تو زمستون غم بشینه روی برفا

 می سوزونه گاهی قلب و زهر تلخ بعضی حرفا

خیلی سخته اون کسی که اومد و کردت دیوونه

 هوساش وقتی تموم شد بگه پیشت نمی مونه

خیلی سخته اگر عمر جادوی شعرت تموم شه

نکنه چیزی که ریختی پای عشق اون حروم شه

خیلی سخته اون که می گفت واسه چشات می میره

 بره و دیگه سراغی از تو ونگات نگیره

خیلی سخته تا یه روزی حرفهای اون باورت شه

 نکنه یه روز ندامت راه تلخ آخرت شه

خیلی سخته که عزیزی یه شب عازم سفر شه

تازه فردای همون روز دوست عاشقش خبر شه

 خیلی سخته بی بهونه میوه های کال رو چیدن

 بخدا کم غصه ای نیست چن روزی تو رو ندیدن

 خیلی سخته که دلی رو با نگات دزدیده باشی

 وسط راه اما از عشق یه کمی ترسیده باشی

خیلی سخته که بدونه واسه چیزی نگرانی

از خودت می پرسی یعنی می شه اون بره زمانی؟

خیلی سخته توی پاییز با غریبی آشنا شی

اما وقتی که بهار شد یه جوری ازش جدا شی

خیلی سخته یه غریبه به دلت یه وقت بشینه

بعد به اون بگی که چشمات نمی خواد اون رو ببینه

خیلی سخته که ببینیش توی یک فصل طلایی

 کاش مجازات بدی داشت توی قانون بی وفایی

خیلی سخته که ببینی کسی عاشقیش دروغه

چقدر از گریه اون شب چشم تو سرش شلوغه

خیلی سخته و قشنگه آشنایی زیر بارون

اگه چتر نداشته باشی توی دستا هردوتاشون

 خیلی سخته تا همیشه پای وعده ها نشستن

 چقدر قشنگه اما واسه ی کسی شکستن

 خیلی سخته واسه ی اون بشکنه یه روز غرورت

اون نخواد ولی بمونه همیشه سنگ صبورت

 خیلی سخته بودن تو واسه ی اون بشه عادت

دیگه بوسیدن دستات واسه اون نشه عبادت

 خیلی سخته چشمای تو واسه ی اون کسی خیسه

 که پیام داده یه عمر واسه تو نمی نویسه

 خیلی سخته که دل تو نکنه قصد تلافی

 تا که بین دو پرستو نباشه هیچ اختلافی

خیلی سخته اونکه دیروز تو واسش یه رویا بودی

از یادش رفته که واسش تو تموم دنیا بودی

خیلی سخته بری یک شب واسه چیدن ستاره

ولی تا رسیدی اونجا ببینی روز شد دوباره

متن ترانه عهد از شهریار

به هر اندازه که نیستی من از حس تو سرشارم
که انگار هستی و من دست از این حس برنمیدارم

به هر اندازه که نیستی هنوزم پابه پات هستم
نه تو برگشتنت دیره نه من از انتظار خستم
نه تو برگشتنت دیره نه من از انتظار خستم

یه حسی با دلم میگه تو این تکرار دلتنگی
تو هم مثل منی و با تب شب گریه میجنگی

تو هم تا آخر این شب نمیخوابی و بیداری
دلم میگه هنوزم تو یه احساسی به من داری
یه عالم راه تا چشمات که اینجا جای موندن نیست
تو نیستی و تو این غربت کسی غیر از تو با من نیست

سرانجام با منی حتی اگه دستاتو گم کردم
یه عهدی با من و جادست که بی تو برنمیگردم
سرانجام با منی حتی اگه دستاتو گم کردم
یه عهدی با من و جادست که بی تو برنمیگردم
که بی تو برنمیگردم

به یاد پدرم ....

شب بودوماه واختر و شمع ومن وخیال
خواب از سرم به نغمه مرغی پریده بود

در گوشه اتاق فرو رفته در سکوت
رویای عمر رفته مرا پیش دیده بود

درعالم خیال به چشم آمدم پدر
کز رنج چون کمان قد سروش خمیده بود

موی سیاه او شده بود اندکی سپید
گویی سپیده از افق شب دمیده بود

یاد آمدم که در دل شبها هزار بار
دست نوازشم به سر و رو کشیده بود

از خود برون شدم به تماشای روی او
کی لذت وصال بدین حد رسیده بود

چون محو شد خیال پدر از نظر مرا
اشکی به روی گونه زردم چکیده بود


                       
                                                   شعر خیال پدر از سهراب سپهری

متن آهنگ محسن یگانه به نام نرو

تو فقط میخوای بری بری هرجایی شده

ردپاهات توی برف چه تماشایی شده

قدمای اولت یکم آهسته تره

تو دلم گفتم خدا یعنی میشه که نره

اینا تقصیر تو نیست من یکم کهنه شدم

من پیرو نخ نما منه بیزار از خودم

وسطای راهیو توی این هوای سرد

تو دلم گفتم چرا به عقب نگاه نکرد

نرو نرو که دلم همش میگیره از من سراغ تورو

بعد اون ندیدمت چقدر داد زدم

نه به گوشت نرسید هرچی فریاد زدم

مات و مبهوتم هنوز چه سرانجام بدی

تو یه دفتر سیاهو واسه من ورق زدی

نرو نرو که دلم همش میگیره از من سراغ تورو

 

متن آهنگ گروه سون به نام خواهش می کنم

نرو خواهش میکنم فقط یه لحظه صبر کن
که هنوز حرف ِ نگفته واسه تو خیلی دارم
از تو خواهش میکنم طاقت بیار یه ثانیه
قول ِ مردونه میدم دستاتو تنها نزارم
نرو خواهش میکنم یکم به حرفم گوش کن
من ندونسته عزیزم تورو روندم از خودم
لحظه رو نگیر ازم یکم تحمل تا بگم
که نفهمیدم چرا از تو دور ی دور شدم
تورو از دست بدم چیزی نمیمونه برام
مگه جزتو چیزی هم هست که از دنیا بخوام
نمی تونم ببینم یه نفس از تو جدام
دارم اقرار میکنم بی تو بمونم میمیرم
ترسی ندارم که بگم نفس از تو میگیرم
نزار این خواهش ِ قلبم.حرفهای ِ آخرم بشه
نگو که برنمیگردی نزار که باورم بشه
نرو خواهش میکنم فقط یه لحظه صبر کن
که هنوز حرف ِ نگفته واسه تو خیلی دارم
از تو خواهش میکنم فقط یه فرصت ِ دیگه
اشک ِ چشمام و ببین ببین نگاهم چی میگه
نرو خواهش میکنم دارم گناهم و میگم
میدونم اون که غرور ِ توازت گرفت منم
اگه می تونی ببخش وگرنه بعد ِ رفتنت
شک نکن که از نفس کشیدنم دل میکنم
دارم اقرار میکنم بی تو بمونم میمیرم
ترسی ندارم که بگم نفس از تو میگیرم
نزار این خواهش ِ قلبم حرفهای ِ آخرم بشه
نگو که برنمیگردی نزار که باورم بشه
نرو خواهش میکنم فقط یه لحظه صبر کن
که هنوز حرف ِ نگفته واسه تو خیلی دارم
از تو خواهش میکنم فقط یه فرصت ِ دیگه
اشک ِ چشمام و ببین ببین نگاهم چی میگه